میخواهم بخوابم نمیشود.. .
خوابم نمیبرد .
عادت کرده ام هرشب موهایم را نوازش کنی.. .
حتی از دور .
اما حال که از من دلگیری دارم دق میکنم.. .
بغض هایم را فرو میبرم .
تا نبارد.. .
وقتی کسی چشم انتظار بارانم نیست.. .
میخواهم بخوابم اما خوابم نمیبرد چون میدانم تو را ازردم.. .
مگر نمیدانی تا تو مرا در اغوش نگیری.. .
سحر نمیرسد .
و شب وداع نمیگوید .
پس بیا.. .
بیا در خاطرم .
زنگی بزن .
سکوت کن .
فقط نفس بکش.. .
نفس که میکشی نفسم ارام میشود.. .
بگذار امشب را ارام بخوابم
برگرد سمت من..مرا در اغوش بگیر.. .
پیشانیم را هم ببوسی کافیست.. .
اما شب بخیری بگو تا شبم را بخیر کنم.. .
خوابم که برد..تو بیدارم کن!
اين روز ها حالم عجيب خرابه
ميدونی !؟ « دلم برات تنگ شده »
كسی از حال خرابم خبر نداره
ميدونی ک ... دردام رو از همه پنهان ميكنم ...
هر روز صبح با لبخند بيدار ميشم
هر شب با اشک های محبوس تو چشمام ميخوابم ...
اشک هام اجازه ی چكيدن ندارد ...
گلويم اجازه ی هق هق رو نداره ....
فقط كمی دير ب سراغم اومد ...
غرورم را ميگم... از تو ترسيد ...
به من پناه آورد ...
بعد از تو اجازه ی همه چيز دست خودمه ...
اشک هام... لبخند هام ... حرف هام ... همه چيزم بجز ...
بجز دلم ...
لعنتی تنگت ميشه ... واسه تو ميتپه ... تو رو ميخواد...
اما خيلی وقته ک رهاش كردم...
بی صاحب نيست ...
اجازه اش رو دست غرورم دادم ...
دلم ميخواد ب سمت من بياد...
ميدونی که !؟
من از او مهربونترم...
غرورم را ميگم ...
بين خودمون بمونه ...
غرورم نفهمه...
« دلم برات تنگ شده » ...
از حال اين روزام هيچكس خبر نداره... اين روز ا عجيب حالم خرابه.....
.
.
.
.
کاش اخر داشت روزای تنهاییم
ﺑﻌﻀﯽ ﺩﺭﺩﻫﺎ ﺭﺍ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﮔﻔﺖ
ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺗﻘﺴﯿﻢ ﮐﺮﺩ ﺑﺎ ﮐﺴﯽ
ﻧﺒﺎﯾﺪ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﺯﺧﻤﺶ ﺳﺮ ﺑﺎﺯ ﮐﻨﺪ !
ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻤﺎﻧﺪ ﺑﯿﻦ ﺧﻮﺩﺕ، ﺩﻟﺖ ﻭ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯾﺖ ...
ﺑﻌﻀﯽ ﺩﺭﺩﻫﺎ ﺭﺍ ﻓﻘﻂ ﺧﻮﺩﺕ ﻣﯽ ﻓﻬﻤﯽ ؛
ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺍﺵ ﺭﺍ
ﻋﻤـﻖ ﺍﺵ ﺭﺍ
ﺣﺠـﻤـﺶ ﺭﺍ ...
ﻓﻘﻂ ﺧﻮﺩﺕ ؛
ﻓﻘﻂ ﺧﻮﺩﺕ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﯽ ﭼﻄﻮﺭ ﺑﺎ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺩﺭﺩﺵ ﮐﻨﺎﺭ ﺑﯿﺎﯾﯽ ...
ﺑﻪ ﺑﻌﻀﯽ ﺩﺭﺩﻫﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﻋﺸﻖ ﻭﺭﺯﯾﺪ
ﭼﻮﻥ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﻧﻤﯽ ﻓﻬﻤﻨﺪ ﭼﻪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﯽ !..
ما از اوناش نیستیم که لبامون قلمبه باشه.
ما ازاوناش نیستیم هیکلمون چشمگیر باشه.
ما ازاوناش نیستیم که مـوهاش بلونده
چشاش کشیده و رنگیه.
ما از اوناش نیستیم که یه پسر مارو ببینه بگه
اووووف چه هلـوویی!!!!!
ما داف نیستیم داداش مـن.
ما صبح تا شب تو رختخوابت نیستیم.
جیگر نیستیم......!
اما میـدونی ؟؟؟
دلمون هرزه نیست وقتی میگیم دوست داریم
از ته قلبه پاکمـونه
میتونی درک کنی ؟؟؟
اگه بتونی بـخاطر ظاهر بقیه دلمو نشکونیو
دوسم داشته باشی
مردی !!!
وقتی بیش از حد دوسش داری...
حسود میشی...
حساس میشی...
چشم دیدننگاهای بقیه رو بهش نداری...
چشم نداری ببینی غیره تو با بقیه هم حرف میزنه...
مدام نگران و دلواپسی...
همش الکی ازش دلگیرو ناراحت میشی و
همین باعث شروع بحثا میشه...
ازت دلگیر میشه و
ناراحت میشه...
فک میکنه به درد هم نمیخورید...
فک میکنه زیادیه تو زندگیت.....
فک میکنه نباشه راحت تری...
ولی نمیدونه تمومه اینا از رو دوس داشتنه...
از رو عشقه!!
یه عشقه واقعی...
یهو دعواها شروع میشه...
دعواها اوج میگیرن...
بیشترو بیشتر میشن...
اخرشم...
اخرشم همچی تموم میشه...
ولی چرا اینجوری شده؟!
قسم میخورم همش از دوس داشتن زیاده...
وقتی بیش از حد دوسش داشته باشی.
تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان احساسی در اعماق قلبم و آدرس.fatemeh-love.loxblog.com. لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
قالب وبلاگ
آمار
وب سایت:
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 7
بازدید ماه : 19
بازدید کل : 254
تعداد مطالب : 53
تعداد نظرات : 17
تعداد آنلاین : 1